شنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۹

یک تکنیک از NLP : دادن کادر جدید

تغییر در کلمه متقابلاً تغییر در ادراک بوجود می آورد. مثلاًً فردی می گوید من بد بخت و بیچاره هستم. وقتی این کلمه بر زبان فرد جاری شد به سرعت سیگنالهای منفی به مغز مخابره می شود و پیامی که صادر می شود این است : بسه دیگه، این همه کار می کنی که چی بشه؟! دست از کار بکش و هیچ فعالیتی نکن (پیامی بازدارنده)، یا تو موجود بی ارزشی هستی که هیچ کس تورا دوست ندارد. در اینجا برای درمان فرد به او کادر جدید می دهیم. به او می گوییم: تو بدبخت و بیچاره نیستی، بلکه تو فردی هستی که از کائنات رنج زیادی برده ای. وقتی کلمه عوض شد، ادراک فرد و دید فرد نسبت به خودش عوض می شود و دیگر خود را بی ارزش نمی داند، چون می فهمد رنج او موقتی بوده و گذراست و افق های جدیدی به روی او گشوده خواهد شد. کادر جدید دادن به ادراک فرد باید به گونه ای باشد که حرکت جدید به فرد دهد و باعث شود با این تغییر ادراک گامهای رو به جلو بردارد.

دوشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۹

A Little Hope

A little hope is what one needs
A little hope can shine your life…
Can turn it over & make it bright,
Can open doors & switch on lights,
and clear the way for you at nights,
and bring you back smiles and sighs…

A little hope is what one needs
Makes everything easy for you to achieve…
In a simple way with joy you’ll say,
The future is ahead & the past is dead…
And life is going on with good coming days,
Where I’ll share my love with one I’ll love,
And still hold on to a little hope.

+Source : Teenager Magazine

جمعه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۹

طلاق سرزمین نا شناخته ای برای کودکان

عدم اطمینان، عامل نگرانی اکثر بچه ها بعد از طلاق است. بچه ها با از دست دادن یکی از والدینشان همواره دچار نگرانی و اضطراب از دست دادن والدی که در کنارش حضور دارند هستند که این امر حتی گاه به بیماری جسمی نیز منجر می شود. یکی از راهکارهایی که امروزه برای از بین بردن اضطراب و نگرانی بچه های طلاق توصیه می شود برنامه ریزی کلاسهای فوق العاده هدفمند برای آنان است. کلاسهای هنری به ویژه موسیقی بسیار توصیه می شود زیرا باعث تخلیۀ انرژی های منفی شده و نوعی احساس آسودگی و آرامش به کودک می دهد. داشتن برنامۀ زمان بندی فعالیتهای روزمره از دیگر راهکارهای رفع احساس اضطراب و نگرانی است. مثلاً با مشورت و توافق با او ساعات خواب ، مطالعه ، ورزش و ... را مشخص کنید. این امر باعث بوجود آمدن حس امنیت ، آرامش و... می شود و به آنها کمک می کند که چگونه به طور ناخودآگاه به اضطرابشان غلبه کنند. بسته به سن کودک ، دلایل طلاق و عدم امکان ادامه دادن رابطه را برایش توضیح دهید.به این چند راهکار برای چگونه صحبت کردن در مورد طلاق توجه کنید:
1.پیش از طلاق برای صحبت کردن راجع به طلاق ، جدایی و تغییرات زندگی با فرزندتان برنامه ریزی کنید.
2.بهتر است صحبت کردن تدریجی دربارۀ طلاق در حضورهمسرتان باشد.
3.هیچ وقت هنگام صحبت کردن راجع به مشکلاتی که منجر به جدایی تان شده نسبت به همسرتان بی احترامی نکنید.
4.در رابطه با تغییر و تحولات زندگی بعد از جدایی ، اطلاعاتی به فرزندتان بدهید. اگر تغییری در مدرسه و فعالیتهای او پیش آمد آن را عنوان کنید. البته از ذکر جزییات خودداری کنید زیرا همین امر باعث ایجاد اضطراب و ترس از ورود به سرزمین ناشناخته ها می شود (درمورد فرزندان بزرگتر مطمئناً شما مجبور به بیان اطلاعات بیشتر خواهید شد زیرا ذهن پرسشگر آنها را نمی توانید بدون پاسخ بگذارید ولی تا حد امکان در مرحلۀ اول از بیان تغییراتی که منجر به اضطراب در آنها می شود خودداری کنید.).
کودکان را مقصر قلمداد نکنید:
بسیاری از کودکان بعد از طلاق به خاطر بحران روحی ای که دچار می شوند وجود خود را عامل طلاق می دانند. آنها خاطراتی را مرور می کنند که با پدر و مادر خود بر سر موضوعی بحث کرده اند و در نهایت منجر به کشمکش بین آنان شده اند. لذا والدین وظیفه دارند حتی در صورتی که فرزندشان در این باره جمله ای به زبان نمی آورد به او این اطمینان را بدهند که علت جدایی ربطی به حضور او ندارد. اولین گام برای کمک به کودک در رابطه با بحران طلاق این است که والدین خود از این بحران نجات پیدا کنند.
حفظ رابطه با همسر سابق:
1.هرگز در حضور فرزندتان با همسر سابقتان بحث و جدل نکنید.
2.هرگز در حضور فرزندتان از همسر سابقتان بدگویی نکنید و اعتماد فرزندتان را در مورد او از بین نبرید.
3.ارتباط محدود و تعریف شده ای در با همسر سابقتان به خاطر فرزندتان داشته باشید.
4.درصورتیکه از ارتباط با همسر سابقتان دچار خشم ، ترس ، غم ، و گناه می شوید کسی از افراد خانواده و یا دوستان را مسئول حفظ رابطه کنید و هرگز به خاطر فرزندتان این رابطه را قطع نکنید.
بعد از طلاق حمایت اجتماعی یا فردی برای فرزندتان فراهم کنید:
برخی از بچه ها به خاطر درک شرایط غیرطبیعی و حساس والدین از گفتن احساسات واقعی و درد دلهایشان خودداری می کنند لذا من توصیه می کنم اگر خودتان در شرایط روحی مناسبی نیستید برای مدت کوتاهی هم که شده باعث برقراری ارتباط فرزندتان با شخص مورد اعتماد دیگری شوید تا حرفهای ناگفته و احساسات منفی در وجود او تلمبار نشود. اگر عالئم ترس ، خشم ، عصبانیت ، گناه و احساساتی از این قبیل بعد از طی مدت زمانی در او فروکش نکرد هرگز این علائم را نادیده نگیرید بلکه آنها را به عنوان علائم هشدار دهنده طلقی کنید و از مشاورین کمک بگیرید
برخی از علائمی که می تواند آژیر قرمزی باشد عبارتند از:
مشکلات خواب، کاهش تمرکز، بی نظمی، افت تحصیلی، خودآزاری، شب ادراری، ناخن جویدن، لکنت زبان 

نقش کلمات در ارتباط

خوب است بدانید کلمات نقش زیادی در ارتباطات ما ایفا می کنند. بنابراین زمانی می توانید با دیگران ارتباط موثری برقرار کنید که در یک فرایند ارتباطی از کلمات و جملات احترام آمیز و مناسب استفاده کنید. به این مثال توجه کنید. پژوهشی در یک کارخانۀ بسیار بزرگ که تعداد زیادی کارگر در آن کار می کردند انجام شد و نتیجۀ بسیار مهمی حاصل شد. به مدیر کارخانه و مهندسین گفته شد به جای اینکه افراد را با کلمۀ کارگر مورد خطاب قرار دهند، از کلمۀ کاردان استفاده کنند. پس از چند ماه در کمال تعجب دیده شد که روند کار به سرعت بالا رفت. نتیجه این بود که وقتی به شخصی به جای کلمۀ کارگر گفته می شود کاردان او در خود احساس مفید بودن پیدا می کند و در خود شخصیتی می بیند که کار بسیار مهمی انجام می دهد و تاثیرگذار است. در حقیقت کلمات قدرت جادویی دارند. کلمۀ امید در ما حس خوب و کلمۀ نا امیدی و کلمۀ افسرده در ما حس بدی ایجاد می کند. حال شما دوست عزیز خود را چگونه خطاب می کنید؟ آیا به خود مارک و برچسب می زنید؟ عده ای هستند که بیماری خود را بخشی از هویت خود می دانند. یک نفر به آقای ریچارد بندلر(از مربیان بزرگ موفقیت) مراجعه کرد و گفت: سلام، من افسرده هستم. ایشان در جواب گفت: خوشبختم، بنده هم بندلر هستم.

پسخوراند اجتماعی

دیدگاهی که شخصی در رابطه با اعمال ، رفتار ، عقاید و حتی قیافۀ ظاهری ما بیان می کند می تواند برای خود ما پسخوراندی را فراهم کند که ما بر اساس آن تغییرات لازم را در خود ایجاد کنیم. ما انسانها در روابط اجتماعی خود به طور دائمی این پسخوراند ها را دریافت می کنیم : بعضی را می پذیریم و بعضی را رد می کنیم. بعضی از روان شناسان معتقد به تئوری شخصیتی جورج کلی ، اعتقاد دارند که شکل گیری ساختارهای ذهنی ما نه تنها تحت تاثیر آگاهی فردی بلکه آگاهی اجتماعی است. قسمت اعظم این آگاهی توسط پسخوراندهای اجتماعی شکل می گیرد. مروری بر ادبیات پژوهشی در این زمینه نشان می دهد که فیدبک های اجتماعی به عنوان منبعی برای دانش خود در طول کودکی و بزرگسالی با میزان و شدت متفاوت ، تحول می یابد. شونمن و دیگران دریافتند که کودکان هرچه مسن تر می شوند این منبع را با کیفیت بیشتری به کار گرفته و در مقایسه با منابع دیگر تکوین خود ، این منبع به عنوان بهترین منبع قرار می گیرد. اما به نظر می رسد که با افزایش سن و نزدیک شدن به بزرگسالی بار تاثیر پسخوراندهای اجتماعی در تکوین خود نسبت به دورۀ اولیۀ جوانی کاهش می یابد.

چهارشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۹

مقایسۀ اجتماعی


این منبع تکوین خود به افراد کمک می کند که هر گونه بی ثباتی در ارزشیابی خود را کاهش دهند و کنترل کنند. مشاهدۀ وضعیت دیگران منبع اطلاعاتی مهمی برای شناخت خود است که در فرایند مقایسۀ خود با دیگران عملی می شود.  فرایند مقایسۀ اجتماعی را در میان بزرگسالان از دو بعد می توان مورد ملاحظه قرار داد:
 1.مقایسه با بالاتر از خود : که همواره نارضایتی را برای فرد مقایسه کننده در پی دارد.
2.مقایسه با پایین تر از خود: که بیشتر برای فرد مقایسه کننده رضایت از خود و عبرت آموزی را به دنبال دارد. شاید نمودی از این عبرت آموزی را بتوان در سخن حکیمان یافت: "ادب از که آموختی ، از بی ادبان"
اما به طور کلی انسان زمانی از لحاظ روانی سالم است که از هر دو مقایسه به طور نسبتاً برابر در فرایند شناخت خود استفاده کند. اگر دائماً مقایسه با پایین تر از خود باشد باعث خود شیفتگی و اگر فقط با بالاتر از خود باشد باعث کاهش عزت نفس می شود.

خودمشاهده گری

ما انسانها بسیاری از موارد خود را مورد مشاهده قرار می دهیم و با این مشاهده گری علاوه بر اینکه آگاهی بر حالات، افکار و احساسات خود می یابیم بسیاری از تغییرات مهم را در خود ایجاد می کنیم. بسیاری از موارد این منبع در کنار منابع دیگر شناخت خود که در مطالب قبلی به آنها اشاره شد و در مواقعی به تنهایی عمل می کند. برای مثال زمانیکه ما غمگین و یا مضطرب هستیم و یا احساس دردی داریم، سعی می کنیم کاری کنیم و تغییری ایجاد کنیم تا از این وضع رها شویم. توسط خود مشاهده گری می توانیم عادات و رفتارهای نامطلوب را در خود کنترل کنیم.  نتیجۀ خود مشاهده گری ، خود هوشیاری (Self Awareness) است. که خود به دو نوع تقسیم می شود:
1.خود هوشیاری مفعولی: فرد در این فرایند تمرکز بر خود جدا از اطراف خود دارد.
2.خود هوشیاری فاعلی: تمرکز فرد بر محیط اطراف بیشتر از خود است.
خود هوشیاری نوع اول اشتغال ذهنی با خویشتن است که در دورۀ هویت جویی در نوجوانی اتفاق می افتد در حالیکه در نوع دوم ، آگاهی از خود موضوعی است بر اساس آنچه دیگران مشاهده می کنند. این نوع خود هوشیاری در اوایل دورۀ نوجوانی قبل از 14 سالگی اتفاق می افتد که اضطراب اجتماعی را نتیجه می دهد. در پست های بعدی راجع به منابع دیگر شناخت خود خواهم نوشت. J